فوتبال

سلام خوبین؟خوشین؟سلامتین؟ با این گرما چیکار می کنین؟؟ دقت کردین زندگی شده فوتبال، همه، همه جا فوتبال نگاه می کنند. تو ماشینا رادیو روشنه، تو مغازه ها تلویزیون، تو خونه ها که دیگه نگو. اونایی که عشق فوتبالند ،الان دارن بهترین روزای عمرشون رو سپری می کنند. روزی 3 عدد فوتبال ناب.

امتحان

الان یهو تقویم رو دیدم!!چقدر زود شد خرداد!انگار دیروز بود فروردین!کلاْ روزا دیر می گذره ولی هفته ها و ماه ها خیلی تند سپری می شه!موافقین؟؟؟؟هر روز صبح تو مسیرم بچه مدرسه ای ها رو می بینم٬خیلی دلم می خواد جای اونا باشم!روزای امتحان!دلم واسش یه ذره شده! هیچی بهتر از این نبود وقتی بر می گشتم خونه !یه خط سیاه رو امتحان اون روز روی برنامه می کشیدم!!حالی می داد ها!!! آخرین امتحان هم که تموم می شد کلی برنامه می ریختم واسه اون تابستون!!!چه روزایی بود !!تو دنیا هیچ غم و غصه ای نداشتیم٬غم و غصه ها فقط درس و مدرسه و نمره بود!یه روز قبل کارنامه هم یه خورده دلهره داشتیم بعدش دیگه ما بودیم و یه دنیا! کار خاصی هم نمی کردیم!!فقط بازی و تفریح!! کل تابستون هم به بطالت می گذشت!! الان که فکر می کنم می بینم دیگه هیچ وقت به اون روزا برنمی گردیم!یه دورانی بود تموم شد و رفت!! الان زندگی رو روتین افتاده٬ این مشکل منم نیست فقط! دور و اطراف و که نگاه می کنم می بینم همه همین جورین!تابستون و زمستون نداره !همیشه باید بری سر کار برگردی!منتظره تعطیلی ها باشی که کی می رسن ‌ 

خلاصه اینکه خوش به حال شماها که مدرسه ای هستین!!!!

دلتنگی

سلام سلام سلام!!!! چند روز بود حوصله نداشتم چیزی بنویسم!!!تو اینترنت ول بودم ولی حوصله نداشتم چیزی تایپ کنم! امشب اومدم بگم سلام عقشی!حالت چطور مطوره؟؟؟؟کارات خوب پیش می ره؟؟؟ چه خبر مبرا؟امشب سر شب یه دفعه یادت افتادم!!در حد گریه!می دونی چرا؟؟ آخه بیرون بودم،موقع برگشتن از اون جایی اومدم (یعنی مسیرم بود)که چند هفته پیش با هم از اونجا رد شدیم!بعدش رفتی رو مخم!!اول کم بود بعد یه دفعه فوران احساسات رخ داد. اومدم تو اتاقم ، داشتم desprite housewifes می دیدم یه دفعه دیدم به به اس ام اس زدی!!دوباره مطمئن شدم که هر وقت بیادتم بیادمی!! همه چی در حد سلام علیکه همیشه !ولی مطمئنم یعنی باور دارم که یهو می شه که با هم بیاد هم می افتیم!!!من کلی وقت ها تو فکرتم ها!ولی نباید مزاحمت بشم!می دونم خودم ولی کلی ذوق مرگ می شم که می بینم یهو همچین اتفاقاتی می افته!!! راستی یاد چند ماه پیش افتادم!یه روز سر کار بودم دلم 1000 تا گرفته بود!یکی از دوستای قدیمی مو تو یاهو دیدم!گیر داده بود شمارتو بده موبایلمو دزدیدن!!نمی خواستم بدم!خوشم نمی اومد زیاد ازش! ولی اون روز خیلی هواتو کرده بودم!می خواستم بزنم به سیم بی خیالی بهش گفتم باشه بهت اس ام اس می دم! باورت می شه همون لحظه اس ام اسیدی!!!ببین  مردم و زنده شدم!!! از اون لحظه باورم شد شاید گوشه های قلبت هنوزم به من فکر می کنی!! شاید الان بگی چیز مهمی نبود!!ولی واسه من یه دنیا معنی داشت! خیلی حال کردم!دیگه نه بهش اس ام اس زدم !!نه طرفای آیدیش ظاهر شدم!!البته بماند که چقدر بهم فحش داد!!!ولی خیلی باحال بود!! خلاصه منظورم اینه که در ناامید ترین لحظات یههو یه خبری میشه ازت!که واسه من کلی کلی ارزش داره به اندازه یه دنیا!!! فعلاً بای