سلام ، اوه تقریبا 2 ماه می شه اینورا نیومدم،  دلم تنگه امشب ، خیلی زیاد، داره می ترکه، اصلا از صبح اینجوری بود.یه چیزی ته نفسمو بسته ،نمی تونم راحت نفس بکشم، گریم یهو بی دلیل می اد، اصلا همین الان که دارم اینارو می نویسم اشکام تموم صورتمو پوشونده، چی کار کنم من، آخه پس کی  تا کی باید صب کنم. می گن توخودت و مچل کردی، نمی خوام این حرفا راست باشه، می خوامش، به خدا هر بار که می بینمش بیشتر از قبل عاشقش می شم، خودشم که هیچی حالیش نیست، نمی بینه چطور دارم هر روز بیشتر از قبل عاشقش می شم، یا شاید می بینه و به روش نمی آره، اصلا اون منو نمی خواد.مگه من چمه؟؟ چی از بقیه کم دارم ؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ چرا اصلا راجع به من فکر نمی کنه؟ آخه مگه من چیم از بقیه کمتره؟ خدا خواهش می کنم، یخورده بمن کمک کن، می دونم همیشه کمکم می کنی! ولی یه کاری بکن که واسه همیشه مال من بشه ! for ever